مدیریت تغییرات در محیط کار

نویسنده: Louise Ward
تاریخ ایجاد: 4 فوریه 2021
تاریخ به روزرسانی: 18 ممکن است 2024
Anonim
جملاتی که افراد باهوش در محل کار هرگز نمی گویند !!!؟
ویدیو: جملاتی که افراد باهوش در محل کار هرگز نمی گویند !!!؟

محتوا

مدیریت تغییر به معنای مدیریت ترس مردم است. تغییر طبیعی و خوب است ، اما واکنش مردم نسبت به تغییر غیرقابل پیش بینی است و می تواند غیر منطقی باشد. اگر درست انجام شود ، می توان آن را مدیریت کرد.

تغییر دادن

هیچ چیز به اندازه تغییر برای مردم شما ناراحت کننده نیست. هیچ چیز پتانسیل بیشتری برای ایجاد خرابی ، از بین رفتن تولید یا افت کیفیت کار ندارد. با این وجود هیچ چیز برای بقای سازمان شما به اندازه تغییر اهمیت ندارد. تاریخ مملو از نمونه هایی از سازمان هایی است که تغییر نکردند و اکنون منقرض شده اند. راز موفقیت آمیز در مدیریت تغییر ، از دیدگاه کارمندان ، تعریف و درک است.


مقاومت در برابر تغییر ناشی از ترس از ناشناخته یا انتظار ضرر است. جلوی مقاومت یک فرد در برابر تغییر ، نحوه درک آنها از تغییر است. نتیجه اصلی این است که آنها چقدر مجهز به مقابله با تغییری هستند که انتظار دارند.

میزان مقاومت یک فرد در برابر تغییر با توجه به این که آیا آنها تغییر را خوب یا بد می دانند تعیین می شود و انتظار می رود تا چه اندازه شدید تأثیر تغییر بر روی آنها باشد. پذیرش نهایی آنها از تغییر ، تابعی از میزان مقاومت در برابر شخص و کیفیت مهارت های مقابله ای و سیستم پشتیبانی آنها است.

وظیفه شما به عنوان یک رهبر این است که مقاومت خود را از هر دو هدف برطرف کنید تا به فرد کمک کنید تا آن را به یک سطح حداقل و قابل کنترل کاهش دهد. کار شما این نیست که مقاومت آنها را ببندید تا بتوانید به جلو حرکت کنید.

ادراک اهمیت دارد

اگر میز کارمند را شش اینچ حرکت دهید ، ممکن است آنها متوجه یا مراقبت نکنند. با این وجود اگر دلیل آن را به حرکت درآوردن این شش اینچ قرار گرفتن در یک کارگر دیگر در یک میز مجاور ، ممکن است مقاومت زیادی در برابر تغییر وجود داشته باشد. این بستگی به این دارد که آیا کارمند اصلی احساس می کند استخدام یک کارمند اضافی تهدیدی برای شغل وی محسوب می شود یا این استخدام را بعنوان کمکهای لازم می داند.


  • تبلیغات معمولاً یک تغییر خوب تلقی می شود. با این حال ، یک کارمند که در توانایی خود در انجام کار جدید شک دارد ممکن است به شدت در برابر ارتقا مقاومت کند. آنها دلایل مختلفی را برای عدم تمایل به ارتقاء به شما نشان می دهند ، نه واقعی واقعی.
  • ممکن است انتظار داشته باشید که یک کارمند سطح بالاتر نسبت به اخراج خود نگران باشد زیرا آنها پس انداز و سرمایه گذاری برای پشتیبانی از آنها در طول جستجوی شغل دارند. با این حال ، فرد ممکن است احساس کند که بیش از حد اضافه شده است و جستجوی شغل طولانی و پیچیده خواهد بود. برعكس ، اگر آنها تخم لانه را در انتظار قطع بریده باشند ، ممکن است بی اساس باشد.
  • بهترین فروشنده شما ممکن است در گرفتن حساب جدید و با پتانسیل بالا چشمگیر باشد زیرا احساس غیر منطقی دارند که لباس کافی ندارند.

اگر این مقاومت را امتحان کنید و بولد کنید ، شکست خواهید خورد. کارمندی که میز شما مجبور به جابجایی بود ، مشکلات تولید را ایجاد می کند. کارگر ارشد که ارتقاء سطح تبلیغات را کاهش می دهد ، ممکن است به جای اینکه مجبور شود به بهانه هایی برای رد کردن شما ادامه دهد ، کنار بماند. و ممکن است فروش فروشنده برتر تا حدی پایین بیاید که از در نظر گرفتن آنها برای حساب جدید متوقف شوید. در عوض ، شما با تعریف تغییر و با درک متقابل ، بر مقاومت غلبه می کنید.


تعریف

شما باید تغییر را برای کارمند به همان اندازه تعریف کنید و هرچه زودتر در قسمت جلویی باشید ، با پیشرفت و شفاف تر شدن موارد ، به روزرسانی ها را ارائه دهید. در مورد میز که باید جابجا شود ، به کارمند بگویید چه خبر است. "ما باید کارگران بیشتری را به وجود آوریم. فروش ما 40٪ افزایش یافته است ، و ما حتی با اضافه کاری زیاد نیز نمی توانیم این تقاضا را برآورده کنیم. برای ایجاد فضای لازم برای آنها ، باید کمی کار را دوباره تنظیم کنیم." حتی می توانید از کارمندان سؤال کنید که چگونه فکر می کنند باید فضای مجدداً تنظیم شود. شما لازم نیست که پیشنهادات آنها را بپذیرید ، اما این یک شروع برای درک است.

تعریف یک خیابان دو طرفه است. علاوه بر تعریف مشکل ، شما نیاز دارید که کارمندان را مجبور کنید دلایل مقاومت خود را تعریف کنند.

درك كردن

تفاهم همچنین یک خیابان دو طرفه است. شما می خواهید مردم درک کنند که چه چیزی در حال تغییر است و چرا. شما همچنین باید بی میلی آنها را درک کنید.

  • شما باید به مردم خود کمک کنید تا درک کنند. آنها می خواهند بدانند که این تغییر و چه زمانی رخ خواهد داد ، اما می خواهند بدانند که چرا. چرا الان اتفاق می افتد؟ چرا همه چیز نمی تواند مانند همیشه بماند؟ چرا این اتفاق برای من افتاده است؟
  • همچنین مهم است که آنها درک کنند که چه چیزی تغییر نمی کند. این امر نه تنها باعث می شود تا یک موضوع کمتر استرس داشته باشد ، بلکه می تواند یک لنگر را فراهم کند ، چیزی که می تواند روی آن نگه داشته شود زیرا آنها با باد بلاتکلیفی روبرو می شوند و تغییر می کنند.
  • باید ترسهای خاص آنها را درک کنید. آنها در مورد چه چیزی نگران هستند؟ آنها چقدر به شدت در مورد آن احساس می کنند؟ آیا آنها آن را یک چیز خوب یا بد تلقی می کنند؟

مدیریت این شماره

سعی نکنید مسائل را منطقی کنید. وقت خود را تلف نکنید آرزو می کنید مردم قابل پیش بینی تر باشند. درعوض ، روی باز کردن و نگه داشتن کانال های شفاف ارتباط با کارمندان خود تمرکز کنید ، بنابراین آنها درک کنند که چه می آید و معنی آنها برای آنها چیست. آنها از شما برای آن قدردانی می کنند و قبل و بعد از تغییر ، پربارتر خواهند بود.