تضاد علاقه در محیط کار

نویسنده: Randy Alexander
تاریخ ایجاد: 28 ماه آوریل 2021
تاریخ به روزرسانی: 16 ممکن است 2024
Anonim
تضاد منافع در محل کار
ویدیو: تضاد منافع در محل کار

محتوا

تضاد منافع در محل کار ایجاد می شود که یک کارمند دارای منافع یا وفاداری باشد - یا حداقل به طور بالقوه ممکن است - با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشد.

به عنوان مثال ، یک مدیر را در نظر بگیرید که از شغلی که در آنجا با همسرش مشغول به کار بود ، ارتقا یافت.ارتقاء او را رئیس همسر خود قرار داد كه باعث ایجاد تضاد منافع شد. این شرکت پس از بحث و گفتگو با این زوج و HR ، ممکن است تصمیم به انتقال وی به بخش دیگری بگیرد.

اختلاف بیعت

تضاد منافع باعث می شود تا یک کارمند درگیری بین منافع واگرا ، دیدگاه ها یا بیعت ها را تجربه کند. چنین درگیری ها به طور کلی در آیین نامه های رفتاری شرکت یا دفترچه کارکنان ممنوع است.


درگیری های منافع می تواند باعث شود که یک کارمند به نفع منافع مخالف با کارفرمای یا همکاران خود رفتار کند. در محل های کار ، کارکنان می خواهند از هرگونه رفتار و انتخاب هایی که به طور بالقوه می تواند نشانه تضاد منافع باشد ، خودداری کنند. آنها نشانه ای در برابر شهرت ، صداقت و اعتماد به نفس كاركنان در نگاه مدیریت هستند.

تعریف تضاد منافع بدون مثالهای مشخص دشوار است. مثال های اضافی زیر طیف وسیعی از رفتارها و اقداماتی را نشان می دهد که می تواند در تعارض تضاد منافع باشد. آنها به همان اندازه تنظیمات کاری که در آن اتفاق می افتد متنوع است و شامل تعامل کارمندان ، اقدامات و موقعیت هایی می شود که در آن مزایای شخصی بر آنچه که به نفع کارفرما است ، اولویت دارند.

این مثالها باید به عنوان راهنمایی برای رفتارهایی باشد که می خواهید به عنوان یک فرد صداقت در محل کار خود از آن بپرهیزید. به هیچ وجه لیست کاملی نیست.

نمونه هایی از تضادهای احتمالی در محل کار

اینها نمونه هایی از موقعیت هایی است که ممکن است یک کارمند تضاد منافع را تجربه کند.


  • یک کارمند به یک سرپرست گزارش می دهد که یک دوست صمیمی یا نزدیکی است و کنترل مسئولیت های شغلی ، حقوق و مزایای آنها را دارد.
  • یک مدیر مرد با یک زن کارمند ملاقات می کند که به او گزارش می دهد یا برعکس.
  • وكیل ضمن قبول هزینه درمورد دعاوی دادرسانی كه دیدگاه مخالف دارند ، نماینده موكل در دعاوی مدنی است.
  • یک نماینده خرید برادر خود را برای ارائه خدمات فروش به مناطق ناهار این شرکت استخدام می کند.
  • یک کارمند شرکتی را راه اندازی می کند که خدمات مشابهی را به مشتریان مشابه کارفرمای تمام وقت خود ارائه می دهد. این امر به ویژه تضاد منافع است اگر کارفرمای خود با او توافق نامه عدم رقابت را امضا کند.
  • کارمندی که عضو تیم انتخاب کارمندان شرکت است ، نمی تواند فاش کند که او با یک نامزد شغلی که تیم شرکت در نظر دارد برای یک موقعیت مرتبط باشد ، فاش نشده است.
  • یک مدیر خدمات مشاوره پرداخت شده در آخر هفته را به مشتری یا تأمین کننده شرکت ارائه می دهد.
  • یک کارمند در شب به صورت پاره وقت کار می کند برای یک شرکت که محصولی را تولید کند که با محصولات کارفرمای تمام وقت خود رقابت کند.
  • یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت هزینه ها را می پذیرد و به شرکتی که با شرکت مستقر در هیئت مدیره که در آن مستقر است در رقابت مستقیم است مشاوره می دهد.
  • مدیر منابع انسانی تصمیم می گیرد تا با استفاده از منابع داخلی که او کنترل می کند ، علیه مسئول اجرایی شرکت که سالها با آن حرفه ای شناخته و با آن کار کرده است ، اتهام رسمی آزار و اذیت جنسی را بررسی کند. در صورت استخدام یک مؤسسه حقوقی استخدام خارجی برای انجام تحقیقات و پیشنهاد اقدامات انضباطی این امر تضاد منافع نخواهد داشت.
  • یک نماینده خرید سفر و هدایای یک فروشنده را می پذیرد و سپس محصولات فروشنده را برای خرید توسط شرکت انتخاب می کند.
  • یک کارمند هدایا و محصولات رایگان را از یک شرکت آموزش و توسعه می پذیرد و سپس خرید این محصولات را بدون مقایسه آنها با محصولات قابل مقایسه از دیگر فروشندگان توصیه می کند.
  • CFO توافق نامه ای را از طرف کارفرمای خود برای طرح گزینه سهام که از آن مستقیماً سود خواهد برد ، مذاکره می کند.
  • برای تهیه کلاسهای آموزشی که به مشتریان می آموزد چگونه از محصولات نرم افزاری شرکت استفاده کنند ، به یک مربی تعلق می گیرد. وی وب سایت خود را ارائه می دهد که آموزش های مشابه خود را در مورد محصولات به عنوان یک شرکت انتفاعی در اوقات فراغت ارائه می دهد. چرا او دوباره مشتریان نیازمند آموزش را به کلاسهای شرکتش هدایت می کند؟
  • مدیر یک بخش بازاریابی به یک همکار متهم است که در همان بخش نیز مدیر است. آنها به مرور زمان قسمتهایی را تقسیم می کنند ، اما وقتی او به سمت مدیر بخش بازاریابی ارتقا پیدا می کند ، می یابد که خودش به او گزارش می دهد. وجود رابطه سابق ، مناقشه بالقوه منافع را ایجاد می کند ، خصوصاً از نظر همکاران. این شرکت مجبور است زنجیره گزارشگری دپارتمانی را که وی مدیریت کرده است تغییر دهد هرچند که مدیر و مدیر دیگر دوست ندارند.
  • یک کارمند وب سایت شخصی راه اندازی می کند که در آن محصولات نرم افزاری کارفرمای خود را به فروش می رساند.

نمونه های بسیار دیگری وجود دارد که می توان آنها را مورد بررسی قرار داد ، اما ایده کلی در اینجا مشخص است. همه این مثالها سناریویی را توصیف می کنند که در آن یک کارمند بین ارائه خدمات به منافع بیش از یک شخص یا سازمان متلاشی می شود. اگر مطمئن نیستید که تضاد منافع وجود دارد ، ببینید که آیا وفاداری های رقابتی وجود دارد یا خیر.