نحوه نوشتن از دیدگاه محدود شخص سوم

نویسنده: Lewis Jackson
تاریخ ایجاد: 6 ممکن است 2021
تاریخ به روزرسانی: 15 ممکن است 2024
Anonim
آموزش داستان نویسی جلسه دوازدهم( زاویه دید-سوم شخص)- سعید فرض پور
ویدیو: آموزش داستان نویسی جلسه دوازدهم( زاویه دید-سوم شخص)- سعید فرض پور

محتوا

قبل از نوشتن یک داستان داستانی تک تک ، باید تصمیم بگیرید که چه کسی داستان را بیان می کند - و از کدام منظر. اگر داستان توسط راوی (به جای شخصیت) تعریف شود ، شما از منظر شخص ثالث می نویسید. اما راوی کیست؟ راوی چقدر می داند؟ آیا راوی می تواند درون سر شخصیت ها قرار بگیرد تا آنچه را که می اندیشید توصیف کند؟

دیدگاه شخص ثالث محدود چیست؟

دیدگاه شخص ثالث معرفت (به معنای "همه دانستن") روشی برای داستان گویی است که در آن راوی می داند که هر شخصیت چه فکر می کند. از طرف دیگر ، دیدگاه محدود شخص سوم ، روشی برای داستان گویی است که در آن راوی فقط افکار و احساسات یک شخصیت واحد را می شناسد ، در حالی که شخصیت های دیگر فقط به صورت بیرونی ارائه می شوند. شخص ثالث محدود به نویسنده آزادی بیشتری نسبت به شخص اول می دهد ، اما دانش کمتری نسبت به شخص ثالث متفق القول دارد.


چرا دیدگاه محدود شخص سوم را انتخاب می کنید؟

دلایل مختلفی وجود دارد که شما ممکن است تصمیم بگیرید که شخص ثالث محدود ممکن است برای کارهای داستانی بعدی شما مناسب باشد. در اینجا فقط چند امکان وجود دارد:

  • شما می خواهید توانایی نشان دادن وضعیت از طریق چشم یک شخصیت جالب یا منحصر به فرد را داشته باشید.
  • شما در حال نوشتن رمز و راز هستید ، و از خواننده می خواهید که سرنخ ها و نتایج را از دیدگاه یکی از شخصیت های شما تجربه کند.
  • شما داستانی را بیان می کنید که در آن دیدگاه شخصیت اصلی شما تحول یا تغییر می یابد و می خواهید آن تغییرات را از طریق چشمان آنها نشان دهید.
  • شما می خواهید احساس عدم اطمینان در مورد انگیزه ها ، احساسات یا گذشته های شخصیت های دیگر را حفظ کنید.

نمونه هایی از دیدگاه محدود شخص سوم در داستان

بیشتر آثار داستانی از دیدگاه محدود شخص سوم گفته می شود. به عنوان مثال ، معروف "غرور و تعصب" معروف جین آوستین از دیدگاه شخصیت اصلی الیزابت بنت گفته می شود. J.K. سریال "هری پاتر" رولینگ رازهای خود را از طریق خود هری پرده بر می دارد که مانند خواننده برای دنیای جادو و جادوگری تازه وارد است.


یک نمونه کلاسیک از داستانهای محدود شخص ثالث ، "برای چه کسی تلفات بل" است ارنست همینگوی ، که کاملاً با آگاهی یک شخصیت ، آن رابرت جردن ، که مشترک است:

"این Anselmo راهنمای خوبی بوده است و او می تواند به طرز شگفت انگیزی در کوهستان ها سفر کند. رابرت جردن می توانست خودش را به اندازه کافی قدم بزند و او از قبل از او از روز قبل می دانست که پیرمرد می تواند او را تا مرگ بپیماید. رابرت جردن به مرد اعتماد کرد ، آنسلمو. تا کنون ، در همه چیز به جز قضاوت. او هنوز فرصتی برای آزمایش قضاوتش نیافته بود ، و به هر حال ، داوری بر عهده خودش بود. "

خواننده فقط افکار و پاسخهای آنسلممو را می شناسد تا آنجا که با اعمال خود آنها را فاش می کند. اما افکار رابرت جردن در کل داستان به اشتراک گذاشته خواهد شد. این واکنش های او و تفسیرهای او از وقایع است که خواننده می فهمد و دنبال خواهد کرد.

از آنجا که محدود کردن شخص ثالث ، عمدتاً با کارهایی که انجام نمی دهد تعریف می شود ، ممکن است در این مرحله به خواندن نمونه ای از شخص ثالث مبتذل برای مقایسه کمک کند.